‌‌ ‌ پـــــیـام نــورزاد

‌ ‌ ‌رسانـه‌آموزشــے،کاربردیـ و توسعـ‌ـه کسب و کار (ارسال پیامک انبوه تبلیغاتی)

‌‌ ‌ پـــــیـام نــورزاد

‌ ‌ ‌رسانـه‌آموزشــے،کاربردیـ و توسعـ‌ـه کسب و کار (ارسال پیامک انبوه تبلیغاتی)

سلام خوش آمدید

چگونه با افرادی که تازه ملاقات کردیم،مکالمه بهتری داشته باشیم؟

آیا آخرین باری را که با فردی تازه ملاقات داشتید به خاطر دارید؟

شده که احساس کنید از او خوشتان آمده، ولی در مقابل او ازشما چندان خوشش نیامده است؟

محققان خبر خوشی برایتان دارند! این تنها مشکل شما نیست!!!

آیا آخرین باری را که با فردی تازه ملاقات داشتید به خاطر دارید؟ شده که احساس کنید از او خوشتان آمده، ولی در مقابل او از شما چندان خوشش نیامده است؟ محققان خبر خوشی برایتان دارند: این تنها مشکل شما نیست!

به گزارش ان بی سی، گروهی از روانشناسان اجتماعی در دانشگاه اسکس بریتانیا طی یک تحقیق به این نتیجه دست یافته اند که تقریبا عموم مردم بعد از آشنایی با یک نفر تازه چنین احساسی را دارند.

این محققان در یک آزمایش اجتماعی گروهی ناشناس را با یکدیگر آشنا کردند و نظر آنان را تک به تک قبل و بعد از جلسه آشنایی جویا شدند. نتایج این تحقیق در ژورنال «علم روانشناسی» منتشر شده است نشان میداد که تقریبا همه آنان از همصحبتی راضی بوده اند، اما تصور می‌کردند که طرف مقابلشان آنان را به اندازه خودشان جذاب نیافته است.

اما برای اینکه با افراد تازه ملاقات و مکالمه بهتری داشته باشیم چه کار می‌توانیم بکنیم؟ روانشناسان پیشنهاداتی دارند.

شجاع باشید، با نگرانی کمتر


حتی اگر احساس راحتی نمیکنید، شجاع باشید و فقط انجامش دهید. فرد مقابلتان احتمالا بیش از آنچه انتظارش را دارید شما را دوست خواهد داشت.

از حرف زدن با کسی که با شما متفاوت است نترسید.

جولیان سرودر، استاد دانشگاه برکلی آمریکا که تخصصش در زمینه روابط اجتماعی است، می‌گوید تجربه حرف زدن با کسی که متفاوت از شماست میتواند جذاب‌ترین و روشنگرترین تجربه باشد.

کنجکاو باشید


سوال بپرسید و نگران نباشید. یک تحقیق منتشره در ژورنال شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان داده است کسانی که سوالات بیشتری می‌پرسند، از سوی طرف مقابلشان دوست داشتنی‌تر به نظر می‌آیند.

از طرح سوال‌های غیرمعمول نترسید


از سوالات عمومی مثل «چکار می‌کنی؟ کجا زندگی می‌کنی؟» بگذرید و سوالاتی بپرسید که طرف مقابلتان را به فکر کردن ترغیب کند و باعث شود در بحث مشارکت کند. مثل «این نقاشی واقعا من را گیج کرده. یا نمیدانم چرا قطار امروز انقدر شلوغ است؟»

جمله‌های آغازین برای شروع گفتگو‌ها می‌توانند هر کدام دعوتی غیرمستقیم باشند از طرف مقابل برای صحبت و اظهار خود واقعی‌مان.

از طرف مقابلتان تعریف کنید


روانشناسان می‌گویند تعریف و تمجید از طرف مقابل باعث می‌شود آنان احساس خوبی داشته باشند و اضطراب حاصل از صحبت با یک فرد ناشناس را کم کند. در واقع به جای تمرکز روی خودمان که نکند این را اشتباه گفتم یا نکند این را اشتباه بگویم، می‌توانیم با این روش تمرکز را روی طرف مقابل ببریم.

از یک سوژه مشترک صحبت کنید


پیدا کردن سوژه مشترک کار سختی نیست. دستکم‌اش این است که در آن زمان در یک جا ایستاده‌اید و یک محیط را تجربه می‌کنید. شاید محل تولدتان یکی باشد، شاید دوست مشترکی داشته باشید، شاید سرگرمی یکسانی داشته باشید.

روانشناسان می‌گویند ما اغلب تفاوت‌هایمان با دیگران را بیش از آن چیزی که واقعا هست ارزیابی می‌کنیم. در حالیکه در واقعیت ما خیلی نقاط مشترک با یکدیگر داریم بدون اینکه هنوز آن‌ها را بدانیم.

با آدم‌هایی که نمی‌شناسید بیشتر صحبت کنید


هرچه بیشتر با آدم‌های تازه سر صحبت را باز کنید، بیشتر این احساس معذب بودن از بین می‌رود. سوال‌های بهتری می‌توانید بپرسید و با جواب‌های بهتری می‌توانید پاسخ دهید.

ما معمولا می‌ترسیم از اینکه تحویل‌مان نگیرند یادست رد به سینه‌مان بزنند. اما تحقیقات نشان داده است که برعکس، اگر سر صحبت توسط فرد مقابل باز شود افراد تمایل بیشتری به صحبت نشان می‌دهند، چون دیگر از این نمی‌ترسند که چطور بحث را شروع کنند.

منبع: یورونیوز

 

  • پیام نورزاد
کسب درآمد از اینترنت

کسب درآمد از اینترنت  


راه اندازی کسب و کار اینترنتی (Internet Business)

باتوجه به شرایط اقتصادی روز به روز سخت و پیچیده تر میشود خیلی ها به دنبال شغل دوم یا سوم هستند تا هزینه های زندگی را پوشش دهند. افرادی هستند هوشمندانه عمل میکنند و گرایش پیدا کردند به طرف راه اندازی کسب و کار اینترنتی .خیلی ها فکر میکنند که برای شروع یک کسب و کار اینترنتی نیاز به سرمایه گذاری زیادی دارند ولی در واقعیت اینطور نیست، شما میتوانید با هزینه بسیار کم هم کسب و کار اینترنتی راه اندازی کنید.شاید این سوال برای شما پیش بیاید که کسب و کار اینترنتی در کشور ما امکان پذیر است یا خیر؟در پاسخ باید گفت طبق آمار بدست آمده راه اندازی کسب و کار اینترنتی امکان پذیر است.خیلی از افراد هستند که از این طریق درآمد چند میلیونی دارند.

موفقیت در کسب و کار اینترنتی

با بررسی ساده به این قضییه پی میبریم. به عنوان مثال شما در آموزش و پرورش کار میکنید و مجبور هستید که با درآمد پایین بتوانید امرار معاش کنید و به دنبال یک شغل دیگر در کنار شغل خود هستید ایده های خوبی هم در سر دارید و دوست دارید یک فروشگاه داشته باشید ولی به دلیل کمبود بودجه نمیتوانید به ایده هایتان دست پیدا کنید و ایده هایتان را سرکوب میکنید.کلید همه این مشکلات داشتن منبع درآمد عالی است که با ایجاد کسب و کار اینترنتی این منبع مالی را برای خود فراهم میکنید. به دلیل اینکه راه اندازی کسب و کار اینترنتی، هزینه های کمی را نسبت به ایجاد یک فروشگاه در پی خواهد داشت.شما میتوانتید با کمترین هزینه ایده هاتونو به باور برسونید و با ایجاد کسب و کار اینترنتی کار آفرینی کنید.از این طریق باعث ایجاد شغل دومی در کنار شغل اصلی خود شده اید و به مرور وقتی کسب و کار اینترنتی شما به نقطه سود آوری رسید میتوان به عنوان شغل اصلی خود حساب کنید.

 

مراحل راه اندازی کسب و کار اینترنتی

1. قدم اول در ایجاد کسب و کار ، برنامه ریزی است

بدون برنامه ریزی هیچ کسب و کاری موفق نخواهد شد.برای شروع هر کاری نیاز به برنامه ریزی است. برنامه ریزی در بخش بازار و چگونگی سرمایه گذاری در فروش و تولید محصولات

 2. چه کسب و کاری را میخواهید شروع کنید

حیطه فعالیتتان را (طبق علاقه و استعداد) مشخص کنید.

3. ثبت نام دامنه و راه اندازی سایت

باید در نظر داشته باشید که دامنه ای که انتخاب میکنید در دسترس ، و آماده جهت استفاده باشد بعد از ایمن سازی ،فرایند راه اندازی وبسایت کسب و کار شما آغاز میشود.

در انتخاب نام دامنه دقت کنید و حتماً قبل از ثبت توجه کنید که نام دامنه شما در همه شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام،تلگرام،توئیتر،سروش،گپ و .... آزاد باشد،همچنین اگر بتوانید دامنه های سه حرفی رو به ثبت برسونید عالیه،کوتاه و با معنی هم باشه

4. مشخص کنید که چه محصولاتی را میخواهید بفروش برسانید

باید علایق و توانایی های  خود را در نظر بگیرید که چه محصولاتی را میخواهید به فروش برسانید تا محصولات خوبی را بتوانید ارائه دهید. نکته قابل توجه این است که باید رقبا را نیز در  آن حوزه کاری که میخواهید شروع کنید در نظر بگیرید تا مبادا بازار در آن حوزه اشباع شده باشد زیرا اگر اینطور باشد شانس موفقیت شما کم میشود مگر شما امتیاز مثبتی نسبت به رقبا داشته باشید.

5. شناسایی مشتریان بازار هدف

منظور این است که شما باید ببینید که چه افرادی علاقه به خرید محصولات شما می کنند، چه کسانی خواهان محصولات شما هستند، باید آنها را شناسایی کنید تا کسب و کارتان را سریع تر رشد دهید.بعد از شناسایی باید آنهارا جذب کنید.برای این منظور شما نیاز به برنامه ای برای تبلیغ و بازاریابی محصولاتتون دارید تا فروش شما افزایش یابد.

 برای این منظور تبلیغات آسان ترین و قدرتمندترین راه برای جذب مشتریان هدف شما است. شما فقط با یه برنامه ریزی و فعالیتی یک ساعته در اینستاگرام و ... شاهد افزایش چشمگیر جذب مشتری خواهید بود.تبلیغات راهی مناسب و هدفمند برای کسب و کار شما خواهد بود. تبلیغات در بیشتر شناخته شدن محصولاتتان خیلی تاثیر دارد و باعث افزایش مشتری و در نتیجه افزایش در آمد خواهد بود.

6. چند درگاه پرداخت مطمئن پیدا کنید

برای فروشگاه اینترنتی خود چند درگاه پرداخت در نظر بگیرید. پرداخت وجه کالا پرداخت آنلاین، واریز به شماره حساب و پرداخت نقدی در محل. اما امروزه افراد زیادی هستند که پرداخت آنلاین را ترجیح میدهند بنابراین باید چند درگاه پرداخت را از بانک های  معتبر کشور تهیه کنید.

7.وبسایتتان را قانونی کنید

دریافت نماد الکترونیک برای راه اندازی فروشگاه اینترنتی. به این دلیل که از ملزومات دریافت درگاه بانکی داشتن همین نماد الکتونیک است. یکی از موثر ترین عواملی که باعث توسعه تجارت اینترنتی میشود بحث اعتماد است و با داشتن این نماد مشتریان  به شما اعتماد میکنند در نتیجه اعتبار فروشگاه شما افزایش می یابد.

8. توجه و رعایت کردن اصول سئو

رعایت کردن این اصول باعث میشود محصولات یا خدماتی که توسط شما ارائه میشود در موتور های جستجو شناخته شوند و رتبه شما در موتورهای جستجو بهبود یاید واین خود یک کهن مثبت است برای کسب و کار شما، باعث شناخته شدن وبسایت شما میشود و مشتریان از این طریق با وبسایت شما آشنا شوند و درآمد بیشتری درآورید 

  • پیام نورزاد
سئو چیست؟ سِئو چه کاربردی دارد؟

سئو چیست؟!!

واژه سئو مخففی از سه کلمه انگلیسی Search Engine Optimization تشکیل شده است و به معنی: "بهینه سازی برای موتورهای جستجو،مثل گوگل و بینگ که به طور معمول همه ما روزانه یه سری از این جستجوها رو انجام میدیم!

به زبان ساده تر؛هرچقدر که این "کلمات" رو که ما در گوگل سِرچ می‌کنیم،رَنک و جایگاه اون منبع اصلی رو که ما با استفاده از این #کلمات_کلیدی به این صفحه از سایت،وب،بلاگ و ... رسیدیم رو رتبه‌بازدید این سایت بالا و بالاترمیره،به همین فرآیند #سئو یا #بهبودبازدید/بهینه‌سازی‌درجستجوگرها رو سئو  می‌گویند.

از راه‌های مختلفی می‌توان‌ وبسایت،وبلاگ‌و... رو سئو و یا بهینه کرد،یک نمونه در بالا نام برده شد؛ کلمات کلیدی/کلیدواژه می‌گویند.برای مثال شما قصد سفر به شهری رو دارید که برای استراحت و تفریح قصد کردید به آن شهر مسافرت کنید،اما اطلاعاتی راجع به اماکن دیدنی،تاریخی،فرهنگی و ... ندارید!حتی جایی برای اسکان مثل مهمانسرا،هتل و ... در طول سفرتون نمی‌شناسید،ناخودآگاه ذهنتون منتقل میشه که برید از گوگل جستجو کنید راجع به اون مکان!بعنوان مثال،در گوگل اصفهان رو تایپ و شروع به جستجو می‌کنید،پس از چند صدم ثانیه یک لیست اتوماتیک وار فهرست می‌شود،شاید 200 تا 500سایت باشند که اطلاعات مورد نظر شمارو پاسخ بدهند،همچنین در همه این 500 سایت یک اطلاعات ثابت رو به شما ارائه میدهند اما چرا سایت هایی در صفحه اول و یه تعداد در صفحات پانزدهم و تعدادی هم در صفحه هفتادم بارگذاری شده اند؟

پاسخ ساده و به وضوح مشخص و متمایزه!!!

اونم اینه که اگه سایت اول رو با سایت های صفحات بعدی مقایسه کنیم،متوجه میشیم که چرا این سایت در ابتدای جستجوی ما آمده است!!!

اطلاعات همه سایت ها که کاملاً یکسان هستند اما چرا این گونه رتبه بندی شده اند؟

همه این ها به سئو سازی سایت مربوط میشه،سئو رو باید از روز نخست در سایت بهینه سازی کرد،چرا که سئو به: 

1.سئوی درون صفحه 

2.سئوی بیرون صفحه

3.سئوی کلاه سفید و ... که در پست بعدی به طور اختصاصی به معنی و مفهوم این ها می‌پردازیم و تخصصی تر سئو رو بهتون آموزش میدم البته با زبان کاملا ساده و از ابتدا تا انتها آموزش خواهم داد.

امیدوارم مفید باشه براتون ♡♡♡

  • پیام نورزاد
چگونه یک شخصیت کاریزماتیک داشته باشیم؟

کاریزماتیک

 

فَرَهْمَندی یا کاریزما (به یونانی: χάρισμα یا «خاریسما») در لغت به معنی جذابیت غیرعادی و دارا بودن صفت‌های ویژه و ممتاز و منحصربه‌فردی است که مورد پسند و ستایش تعداد زیادی از دیگر انسان‌هاست. جاذبه‌ای انفرادی (فردی) که اثری اجتماعی (جمعی) دارد.

واژه کاریزما برگرفته از خاریسمای یونانی به معنای جاذبه ذاتی است که خود از خاریتاس به معنای متانت، جذابیت، برکت، و موهبت می‌آمد. خاریسما در دوره باستان و پیش از سده بیستم کاربرد محدودی داشت و در دو معنا بکار می‌رفت: در معنای اول به جاذبه‌های ظاهری یک نفر اطلاق می‌شد که خصلتی دنیوی داشت، و در معنای دوم از فرهمندی الوهی یا برخورداری از موهبتی آسمانی حکایت می‌کرد و امری اساطیری یا الاهیاتی بود. این کاربرد در فرهنگ و زبان ایرانی و فارسی نزدیک به فر ایزدی یا شکوه آسمانی است.

از اواسط قرن بیستم و در ادبیات سیاسی و اجتماعی واژه کاریزما به تعبیر غالبی در توصیف چهره‌های سیاسی برجسته بدل شد، چهره‌های مثبت یا منفی که جذابیت مقاومت‌ناپذیری برای توده‌ها داشته، توان اثرگذاری بی‌مانندی بر آن‌ها یافته بودند.

ماکس وبر (حقوقدان، سیاستمدار، تاریخدان و جامعه‌شناس آلمانی) با طرح اقتدار کاریزماتیک باعث گسترش کاربرد این واژه شد.

کاریزما چه سودی برای شما دارد؟

تصور کنید که زندگی شما چگونه خواهد بود:

اگر در آن لحظه ای که وارد یک اتاق می شوید، دیگران بلافاصله متوجه تان شوند، مایل به شنیدن حرف های شما، و مشتاق گرفتن تأییدتان باشند. این یک سبک زندگی افراد کاریزماتیک است. کاریزما باعث می شود دیگران دوست تان داشته باشند، به شما اعتماد کنند، و بخواهند که تحت رهبری تان کار کنند. همین ویژگی است که تعیین می کند: شما یک رهبر هستید یا یک دنباله رو. ایده هاتان فراگیر می شوند یا خیر. و اینکه پروژه های شما به خوبی اجرا خواهند شد یا نه.

چه شما خوش تان بیاید یا نیاید، این کاریزما است که می تواند دنیا را به جلو ببرد. می تواند افراد را به انجام آنچه که شما از ایشان می خواهید وادار کند. و البته، داشتن کاریزما در حیطه شغلی هم بسیار حیاتی است. چه برای یک شغل جدید ثبت نام کرده باشید، و چه بخواهید در سازمان تان پیشرفت کنید، کاریزما برای نیل به هدف کمک تان می کند. مطالعات و تحقیقات مختلف نشان داده اند که افراد کاریزماتیک نمرات شغلی بالاتری می گیرند و از دید مافوق ها و زیردستان، آدم های مؤثرتری هستند.

کاریزماتیک بودن به معنی فرد موفق یا پولدار بودن نیست. حتی به معنیِ نحوه ارائه مطلبی و یا نوع پوشش ما هم نیست. کاریزماتیک بودن یعنی انجام یک سری کارهای خاص…

بعضی از افراد با کارهایی که میکنند احساس مهم بودن در ما ایجاد میکنند.

بعضی از افراد با کارهایی که میکنند احساس خاص بودن به ما دست میدهد.

بعضی از افراد زمانی که وارد جایی میشوند تمام توجه ها را به سمت خود جذب میکنند.

بعضی از افراد ناخودآگاه و بر حسب عادت کارهایی انجام میدهند که دیگران دوست دارند وقت بیشتری با آنها سپری کنند،بیشتر با آنها صحبت کنند و یا حداقل کنار انها باشند.تا توجهات نیز به آنها انتقال پیدا کند.

کاریزما چیست؟

کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته می‌شود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوق‌العاده است. این اصطلاح اغلب در علوم سیاسی و جامعه‌شناسی به کار برده می‌شود تا زیرمجموعه‌ای از رهبرانی را که با استفاده از نیروی توانایی شخصی خود می‌توانند تأثیراتی عمیق و استثنایی در پیروان خود داشته باشند، توصیف کنند.

اما خبر خوب اینجاست : کاریزما یک خصیصه ذاتی و اکتسابی است. شما اگر فرد کاریزماتیکی هستید میتوانید آنرا تقویت کنید تا همچنان قدرتش را حفظ کند و اگر فرد کاریزماتیکی نیستید میتوانید آنرا بدست آورید… خیلی ساده.

افراد موفق تنها عادت های موفقی دارند. افراد کاریزماتیک نیز، فقط عادت های کاریزماتیک دارند.
-
شخصیت کاریزماتیک، به کاراکتری گفته می شود که به سبب داشتن برخی ویژگی ها الگوی سایرین محسوب می شود و حتی می تواند برای آنها الهام بخش هم باشد. شخصیت های کاریزماتیک که در دنیا زیاد پیدا نمی شوند، افرادی هستند که می توانند با قدرت خود جمعیت زیادی را تحت تاثیر قرار دهند و آنها را به سمت و سوی خود جذب کنند.‌

وبر، کاریزما را چنین توصیف می‌کند:

ویژگی خاصی از یک شخصیت پدیده رهبری
-
کاریزماتیک یا رهبری مبتنی‌بر جاذبه استثنایی، به‌گونه‌ای از رهبری گفته می‌شود که دارای قدرت و توانایی الهام‌بخشی به پیروان باشد و این در حالی است که توانایی‌ها صرفاً از نیروی شخصیت و تعهد فرد سرچشمه گرفته باشد. در این نوع رهبری، رابطه‌ای بدون استفاده از پاداش‌های مالی و اعمال زور برقرار می‌شود

اگر شما رهبر یک گروه هستید یا می خواهید باشید، کاریزما اهمیت زیادی دارد. زیرا به شما یک مزیت رقابتی، برای جذب و حفظ نخبه ها می دهد. تحقیقات نشان داده که افراد زیر نظر یک رهبر کاریزماتیک، بهتر عمل می کنند، کارشان را مؤثرتر از کار دیگران تلقی می کنند، و نسبت به کسانی که زیردست یک مدیر اثرگذار ولی فاقد کاریزما هستند، اعتماد بیشتری به مافوق خود دارند.

رابرت هاوس (پروفسور دانشکده تجارت وارتو) می گوید که کاریزمای رهبر «باعث می شود زیردستانش هدف او را بسیار جدی بگیرند، از خودگذشتگی های مهمی انجام دهند، و بالاتر و فراتر از ندای وظیفه شان عمل کنند.» آن چیزی که باعث می شود یک فروشنده، پنج برابر همکارانش فروش کند، کاریزما است. این کاریزما است که تفاوت میان نوآورانی که سرمایه گذاران را پشت در منتظر نگاه می دارند و دیگرانی که برای یک وام به بانک التماس می کنند را مشخص می کند.

داشتن شخصیت کاریزماتیک می تواند نقش مثبتی در مدیریت موفق داشته باشد. اما برای داشتن چنین شخصیتی باید ویژگی هایی را داشت که در گزارش پیش رو به تعدادی از آنها اشاره می شود: ‌


 ‌1. صدا‌

‌شاید تعجب آور باشد اما خیلی وقت ها بخصوص در برخورد اول صدای شما می تواند تاثیر زیادی بر مخاطب بگذارد و تا حدی به وی کمک کند تا شخصیت و کاراکتر شما را بشناسد. صدای قاطع و باصلابت یکی از رکن های کاریزماتیک بودن است، چراکه لحن صحبت شما و نوع ریتمی که به حرف زدن خود می دهید، می تواند مخاطب را جذب یا دفع کند. پر واضح است که در این میان هر چه صدا زیباتر باشد، تاثیرگذاری اش هم بیشتر خواهد بود.‌‌ ‌

‌ ‌‌ 2. تجسم کردن‌


قدرت تصویرسازی و تجسم کردن آنچه می خواهید انجام دهید به شما کمک می کند تا در کارتان موفق شوید و در نتیجه این امر در داشتن شخصیتی کاریزماتیک و الهام بخش به شما کمک می کند. تصور و تجسم کاری که قصد انجام آن در آینده را دارید، باعث می شود حساب شده تر هم پیش بروید و حساب شده پیش رفتن یک پای کاریزماتیک شدن است.
‌ ‌

‌‌3. ثبات کاریزماتیک ها


هر باوری که داشته باشند در آن ثابت قدم هستند و به اصطلاح توپ هم باورشان را تکان نمی دهد! آنها از این شاخه به آن شاخه پریدن را نه دوست دارند و نه بلدند. برای آنها عقیده و باورشان و استواری و پافشاری بر آن از هر چیزی مهمتر و پررنگ تر است‌ ‌

‌ ‌
‌ 4. اهمیت دادن به فناوری


‌کاریزماتیک ها برای اینکه از دیگران جا نمانند، در کنار سه ویژگی دیگری که در بالا گفته شد، از فناوری و به روز بودن هم غافل نیستند. برای آنها مهم است که از تازه ترین پیشرفت های فناوری اطلاع پیدا کنند و حتی از آنها به طور کامل استفاده کنند.
به روز بودن و با فناوری های روز پیش رفتن یکی از مهمترین اقداماتی است که در ایجاد شخصیت کاریزماتیک در روزگار ما نقش زیادی ایفا می کند.
-

کاریزما سحر و جادو نیست، مجموعه ای از رفتارهای یادگرفتنی است

بر خلاف نظر عموم مردم، هیچ کس به طور مادرزادی کاریزماتیک نیست. اگر کاریزما یک ویژگی ذاتی بود، آدم های کاریزماتیک همیشه مسحورکننده بودند، ولی این طور نیست. حتی برای یک فوق ستاره هم، کاریزما می تواند یک لحظه حضور داشته باشد و لحظه ای بعد خیر. برخی از این افراد می توانند کاریزمای خودشان را به سادگی فشردن یک دکمه خاموش کنند و کاملاً از رادار محو شوند. برای روشن کردن آن نیز کافی است تغییراتی را در زبان بدن خود (Body Language) ایجاد کند.

در سال های اخیر یک تحقیق گسترده انجام شده که نشان می دهد کاریزما نتیجهٔ رفتارهای خاص غیرشفاهی است، و نه منتج از کیفیت های ذاتی یا جادویی افراد. به همین خاطر است که سطوح کاریزما در نوسانند: حضور آن بستگی دارد به این که آیا فرد مورد نظر، آن رفتارهای خاص را از خود بروز می دهد یا خیر.

آیا هرگز برای شما پیش آمده که کاملاً احساس اطمینان قلب داشته باشید و در یک وضعیت خاص، به اصطلاح «خدایی کنید؟» حالتی که افراد پیرامون تان (حتی اگر برای یک لحظه) کاملاً تحت تأثیر شما قرار گرفته باشند. ما لزوماً این لحظات را به عنوان کاریزما در نظر نمی گیریم و خودمان را هم برخوردار از آن نمی پنداریم. زیرا یک پیش فرض اشتباه داریم: «افراد کاریزماتیک در تمام لحظات و در تمام روزهای زندگی شان، مثل آهن ربا جذب کننده اند.» خیر، نیستند! لطفاً بیدار شوید.

یکی از دلایل اینکه کاریزما به اشتباه پدیده ای ذاتی پنداشته می شود، این است که مثل خیلی از مهارت های اجتماعی دیگر، رفتارهای کاریزماتیک هم به طور کلی در سال های ابتدایی زندگی فرد، آموخته می شوند. در حقیقت، افراد معمولاً متوجه نیستند که دارند آن را می آموزند. بلکه فقط: رفتارهای جدید را امتحان می کنند، نتایج را می بینند، و سپس آنها را بهبود می بخشند. در نتیجه، این رفتارها حالت غریزی به خود می گیرند.

آدم های کاریزماتیک بی شماری را می تواند نام برد که برای به دست آوردن این ویژگی مهم، سخت کار کرده اند و قدم به قدم آن را افزایش داده اند. ولی از آنجا که ما در اوج جذبهٔ فردی شان آنها را شناخته ایم، سخت است که باور کنیم این فوق ستاره ها همیشه به این خوبی نبوده اند. مدیر اجرایی اسبق اپل، استیو جابز، به عنوان یکی از کاریزماتیک ترین مدیران اجرایی دهه اخیر شناخته می شود، و البته که او از ابتدا اینگونه نبود. در حقیقت، اگر نخستین جلسات معرفی محصول او را دوباره تماشا کنید، خواهید دید که خجالتی و بی دست و پا روی صحنه می آمد و حالات رفتاریش، از «بیش از حد نمایشی» تا «کاملاً غیرجذاب» در نوسان بود. ولی او به مرور و در طول سال ها کاریزمای خودش را افزایش داد، و می توانید این پیشرفت تدریجی را در حضورهای بعدی اش به وضوح ببینید.

کاریزما توسط جامعه شناسان، روان شناسان، و محققان علوم رفتاری و فرآیندشناختی، زیر ذره بین مطالعه و تحقیق قرار گرفته و به روش های علمی گوناگون (از تجربه های آزمایشگاهی و مرحله به مرحله گرفته تا پژوهش های زمینه یابی جغرافیایی و تحلیل های تفسیری) بررسی شده است. موضوع این مطالعات، رئیس جهورها، رهبران نظامی، دانشجویان و دانش آموزان، و مدیران تجاری -از سطوح پایین گرفته تا مدیران عامل- بوده اند. به لطف چنین تحقیقاتی، اکنون می دانیم که کاریزما در واقع مجموعه ای از رفتارها است.
-

رفتار کاریزماتیک چگونه است؟‌ ‌

‌وقتی که برای اولین بار کسی را ملاقات می کنیم، به طور غریزی بررسی می کنیم تا ببینیم که آیا او یک دوست بالقوه است یا یک دشمن، و اینکه آیا قدرت و قصد ابراز دوستی یا دشمنی خود را دارد یا خیر. قدرت و قصد، چیزهایی هستند که ما در دیگران ارزیابی می کنیم: «آیا می تواند کوه ها را برای من جا به جا کند؟ آیا اصلاً برایش مهم هست که چنین کند؟» اصلاً برای پاسخ دادن به پرسش نخست است که سعی می کنیم بفهمیم او چقدر ما را دوست دارد. به طور مشابه، وقتی یک آدم کاریزماتیک را ملاقات می کنیم، این حس به ما دست می دهد که او قدرت زیادی دارد و ما را هم بسیار دوست می دارد.

معادله ای که کاریزما را برای شما به ارمغان می آورد، بسیار ساده است. تمام کاری که باید بکنید این است که اقتدار و اشتیاق زیادی در رفتارتان داشته باشید، زیرا رفتار کاریزماتیک متشکل از این دو مبحث است. «مبارزه یا فرار؟» مسئله ای از جنس اقتدار است. «دوست یا دشمن؟» نیز مسئله ای از جنس اشتیاق است.

اما یک بعد مهم دیگر وجود دارد که زمینه ساز این دو کیفیت است: حضور فردی. وقتی مردم تجربهٔ دیدن رفتار یک فرد کاریزماتیک را توصیف می کنند، چه آن فرد کالین پاول باشد یا دالایی لاما، آنها اغلب به حضور فوق العادهٔ او اشاره می کنند. در بحث آموزش مدیران اجرایی، «حضور داشتن» مهم ترین جنبه کاریزمای فردی است. زیرا آنها می خواهند حضور اجرایی یا مدیریتی خود را تقویت کنند و این خواسته درستی است: «حضور شما» زیربنای اصلی کاریزمای شما است، زیربنایی که همه چیز بر روی آن سوار خواهد شد. وقتی شما با یکی از بزرگان کاریزماتیک دنیا هستید، نه تنها قدرت و تعهد مشتاقانه او را احساس می کنید، بلکه این حس را نیز دارید که او کاملاً در اتاق با شما است و به معنای واقعی کلمه «حضور» دارد.

جادوی کاربردی‌

‌بله، گفته شد که کاریزما یک ویژگی جادویی نیست، ولی دیگران را جادو می کند! بالا بردن کاریزمای فردی نیازمند تلاش زیادی است. تلاشی که گاهی سخت، ناخوشایند، و یا حتی ترسناک است. ولی نتیجه آن هم فوق العاده است؛ هم از نظر تعریفی که شما از خودتان دارید و هم از نظر تعریفی که دیگران از شما در سر دارند. این تلاش شامل مدیریت اکوسیستم ذهنی شما، درک و مراقبت از نیازهایتان، و همین طور آشنایی با رفتارهایی است که شما را نزد دیگران فردی کاریزماتیک جلوه می دهد (و نحوه هدایت این رفتارها).

پرورش کاریزما، جادویی کاربردی است: شناختی بی همتا متشکل از چندین دانش گوناگون، که به شما نشان می دهد «کاریزما به راستی چیست و چگونه کار می کند». دنیا بدل به آزمایشگاه فردی شما خواهد شد، و هر بار که یک نفر را ملاقات می کنید، فرصت آزمودن اندوخته هایتان را به دست خواهید آورد. می آموزید که چگونه اثرگذارتر، مجاب کننده، و امیدبخش تر شوید.

و خواهید آموخت که چگونه کاریزمای خود را به اطراف بگسترانید، طوری که وقتی وارد اتاق می شوید، مردم بگویند: «وآو، این دیگر کیست؟»

آیا هنوز هم فکر می کنید که از کاریزما بی نیازید، یا توان پرورش آن را در خود ندارید؟
-

آیا افراد کاریزماتیک مثبت نگر هستند؟
اکثر افراد کاریزماتیک ، مدیران موفق و ثروتمند، موفقیت خود را بیشتر از هر عاملی مدیون خوشبنی و نگرش خوب خود می‌دانند. اگر نگرش درست و دیدگاه خوشبینانه نداشته باشید، چگونه می‌توانید الهام بخش دیگران شوید و بر روی آنها تأثیر بگذارید؟

نگرش شما درباره باران در سفری به شمال کشور می‌توانید هم باعث خراب شدن تعطیلات شما شود و هم به گونه‌ای تعطیلاتتان را جالب‌تر و خاطره‌انگیزتر کند. خوشبینی به شما می‌گوید که مشکلات موقتی هستند و بدبینی مشکلات را دائمی انگاشته و راه خلاصی برای آنها نمی‌بیند. خوشبینی باعث می‌شود که دیگران جذب شما شوند.

مطالعات نشان داده است که افراد خوشبین در مدرسه و در شغلشان افراد موفق‌تری هستند و زندگی طولانی‌تر دارند. بدبین‌ها با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند و به راحتی تسلیم می‌شوند. خوشبینی و مثبت نگری واقعی چارچوبی ذهنی است که نگاه شما را به دنیا کنترل می‌کند. خوشبینی یعنی داشتن این دیدگاه و تفکر که همه چیز در نهایت خوب و درست خواهد شد (البته به شرطی که تلاش کنیم) اگر واقعاً خوشبین باشید، می‌توانید این حس را به دیگران نیز منتقل کنید و باعث تشویق آنها شوید. خوشبینی یعنی سعی کنید در هر موقعیتی به جنبه‌های مثبت متمایل باشید (و البته مطمئناً خوشبین و مثبت نگر با فرد بی خیال و احمق تفاوت دارد)‌ و به جای تمرکز بروی نکته‌های منفی به دنبال راه‌هایی برای حرکت رو به جلو باشید. مردم به کسانی که نگاهی مثبت به زندگی دارند بیشتر گرایش دارند.

  • ۲ نظر
  • ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۰۲:۲۶
  • پیام نورزاد
اپلیکیشن

اپلیکیشن 

همانطور که می دانید موبایل ها و تبلت های smart ( هوشمند) نیز همانطور که می دانید موبایل ها و تبلت های smart ( هوشمند) نیز همانندکامپیوترها نرم افزارها و برنامه های مختلفی دارند. که در بازار آنها را بیشتر با واژه اپلیکیشن یا به اختصار App میشناسند.که در واقع بمعنی همان اپلیکیشن موبایل یا نرم افزار موبایل میباشد.
 
 
 
 بعنوان مثال برای انجام عمل خاصی بر روی یک سیستم مثلا ویرایش یک عکس باید از نرم افزار یا اپلیکیشن فتوشاپ استفاده نمائید
 
 یا برای مرور صفحات وب نیازمند استفاده از اپلیکیشنهایی مانند کروم یا فایرفاکس هستید.یا زمان گوش دادن به موسیقی میتوانید اپلیکیشن kmplayer را بکار گیرید.
 
 
 
 اما این نکته را نیز ذکر کنیم که با توجه به نیاز کاربران اپلیکیشنهای مختلف برای سیستم عامل های متفاوت ارائه شده است. هرچند توسعه دهندگان نرم افزار سعی دارند یک اپلیکیشن را طوری طراحی کنند که برای انواع سیستم عامل ها و دستگاههای مختلف دیجیتال کاربردی باشد.. مانند اپلیکیشن کروم که بعنوان مرورگر اینترنت برای دستگاههای pc و تبلت و موبایل قابل استفاده و قابل اجر است.
 
 
 
 امروزه اپلیکیشن ها تنوع بسیار زیادی دارند وصرفا محدود به موبایل ­ها و تبلت­ ها نمیشوند. برای مثال اپلیکیشنهایی برای لوازم منزل مانند یخچال و لباس­شوئی و ظرف­شوئی و … بصورت خاص خود طراحی شده است.یا اپلیکیشنهایی برای کنترل رفت آمدهای منزل و دفتر کار، یا تنظیم خودکار نور و دمای محیط طراحی شده اند.
 
 مثال جالب دیگر طراحی اپلیکیسشنی توسط شرکت اپل است ، تحت عنوان iBaby که در بالای تخت نوزاد نصب شده و حرکات کودک را تحت نظر می­گیرد؛ با بیدار شدن او به مادراطلاع می­دهد و بنابر تشخیص و تنظیم آن ،میتواند موسیقی پخش ­کند و یا امکان صحبت والدین با فرزند را بوجود ­آورد.
 
 
 
 تفاوت اپلیکیشن با وب سایت چیست؟
 
 برخی از افراد وب سایت ها را به علت گستردگی حجم محتوایی که میتوان درآنها گذاشت بیشتر می پسندند اما شاید ذکرپاره ای از تفاوت های بین اپلیکیشن و وب سایت خالی از لطف نباشد.
 
 
 
 میدانیم که وب سایت معمولا به برنامه کاربردی گفته میشود که در اینترنت بارگزاری میشود و کار آن انتشار یک خبر یا توضیح در مورد خدماتی خاص است
 
 اما اپلیکیشن موبایل برنامه ای کاربردی است که بروی گوشی های هوشمند نصب می شود در واقع یک ماهیت فیزیکی بر روی دستگاه ایجاد میکند و مهمتر اینکه میتوان امکانات آن را بصورت آقلاین و بدون نیاز به اینترنت ملاحظه کرد.
 
 
 
 باید بدانیم که رسالت و وظیفه این دو باهم تفاوت دارد که اگر غیر از این باشد طراحی اپلیکیشن دیگر کاری بیهوده است.
 
 وب سایت ها در واقع ویترین و نمایشی از کارو حرفه ای هستند که ما انجام میدهیم. اما درطراحی اپلیکیشن مثلا برای سازمانهای تجاری سعی شده که مخاطب را جذب کرده تا اطلاعات تکمیلی حضوری به او داده شود.
 
 
 
 تفاوت دیگر اینست که در سایت ها کاربران میتوانند تمام چیزهایی را که در فضای مجازی ارائه شده است مشاهده کرده و از آن استفاده نمایند اما در مورد اپلیکیشن میبایست یک فایل بر روی سیستم بارگزاری گردد تا بتوانیم آن را مشاهده کییم. توضیح کاملتر آنکه برای مشاهده سایتها ما حتما نیاز به اینترنت داریم ولی در مورد اپلیکیشن میتوان یک فایل اطلاعاتی را به صورت آفلاین به سیستم داد و ابن یعنی اینکه کاربر نیز میتواند بصورت آفلاین به برخی مطالب دسترسی داشته باشد.
 
 
 
 وجه تمایز دیگر سایز دستگاهی است که میخواهیم یک اپلیکیشن یا سایت را با آن باز کنیم.
 
 سایت معمولا برای باز شدن بروی دستگاه PC با حداقل ۱۵ اینچ سایز طراحی میشود است .
 
 این در حالیست که در طراحی یک اپلیکیشن اجرا شدن بروی همه نوع سایز از ۳ اینچ تا ۱۰ اینچ را مد نظرقرار می دهند.
 
 این تفاوت ها در طراحی باعث تفاوت در طراحی و قرار دادن المان ها شده است.
 
 مثلا در سایت میتوان یک جدول را بطور کامل نمایش داد در حالیکه ممکن است برای نمایش دادن همان جدول در اپلیکیشن ناچار باشیم گرافیک و طراحی آن را تغییر دهیم. نرم افزارها و برنامه های مختلفی دارند. که در بازار آنها را بیشتر با واژه اپلیکیشن یا به اختصار App میشناسند.که در واقع بمعنی همان اپلیکیشن موبایل یا نرم افزار موبایل میباشد.
 
 
 
 بعنوان مثال برای انجام عمل خاصی بر روی یک سیستم مثلا ویرایش یک عکس باید از نرم افزار یا اپلیکیشن فتوشاپ استفاده نمائید
 
 یا برای مرور صفحات وب نیازمند استفاده از اپلیکیشنهایی مانند کروم یا فایرفاکس هستید.یا زمان گوش دادن به موسیقی میتوانید اپلیکیشن kmplayer را بکار گیرید.
 
 
 
 اما این نکته را نیز ذکر کنیم که با توجه به نیاز کاربران اپلیکیشنهای مختلف برای سیستم عامل های متفاوت ارائه شده است. هرچند توسعه دهندگان نرم افزار سعی دارند یک اپلیکیشن را طوری طراحی کنند که برای انواع سیستم عامل ها و دستگاههای مختلف دیجیتال کاربردی باشد.. مانند اپلیکیشن کروم که بعنوان مرورگر اینترنت برای دستگاههای pc و تبلت و موبایل قابل استفاده و قابل اجر است.
 
 
 
 امروزه اپلیکیشن ها تنوع بسیار زیادی دارند وصرفا محدود به موبایل ­ها و تبلت­ ها نمیشوند. برای مثال اپلیکیشنهایی برای لوازم منزل مانند یخچال و لباس­شوئی و ظرف­شوئی و … بصورت خاص خود طراحی شده است.یا اپلیکیشنهایی برای کنترل رفت آمدهای منزل و دفتر کار، یا تنظیم خودکار نور و دمای محیط طراحی شده اند.
 
 مثال جالب دیگر طراحی اپلیکیسشنی توسط شرکت اپل است ، تحت عنوان iBaby که در بالای تخت نوزاد نصب شده و حرکات کودک را تحت نظر می­گیرد؛ با بیدار شدن او به مادراطلاع می­دهد و بنابر تشخیص و تنظیم آن ،میتواند موسیقی پخش ­کند و یا امکان صحبت والدین با فرزند را بوجود ­آورد.
 
 
 
 تفاوت اپلیکیشن با وب سایت چیست؟
 
 برخی از افراد وب سایت ها را به علت گستردگی حجم محتوایی که میتوان درآنها گذاشت بیشتر می پسندند اما شاید ذکرپاره ای از تفاوت های بین اپلیکیشن و وب سایت خالی از لطف نباشد.
 
 
 
 میدانیم که وب سایت معمولا به برنامه کاربردی گفته میشود که در اینترنت بارگزاری میشود و کار آن انتشار یک خبر یا توضیح در مورد خدماتی خاص است
 
 اما اپلیکیشن موبایل برنامه ای کاربردی است که بروی گوشی های هوشمند نصب می شود در واقع یک ماهیت فیزیکی بر روی دستگاه ایجاد میکند و مهمتر اینکه میتوان امکانات آن را بصورت آقلاین و بدون نیاز به اینترنت ملاحظه کرد.
 
 
 
 باید بدانیم که رسالت و وظیفه این دو باهم تفاوت دارد که اگر غیر از این باشد طراحی اپلیکیشن دیگر کاری بیهوده است.
 
 وب سایت ها در واقع ویترین و نمایشی از کارو حرفه ای هستند که ما انجام میدهیم. اما درطراحی اپلیکیشن مثلا برای سازمانهای تجاری سعی شده که مخاطب را جذب کرده تا اطلاعات تکمیلی حضوری به او داده شود.
 
 
 
 تفاوت دیگر اینست که در سایت ها کاربران میتوانند تمام چیزهایی را که در فضای مجازی ارائه شده است مشاهده کرده و از آن استفاده نمایند اما در مورد اپلیکیشن میبایست یک فایل بر روی سیستم بارگزاری گردد تا بتوانیم آن را مشاهده کییم. توضیح کاملتر آنکه برای مشاهده سایتها ما حتما نیاز به اینترنت داریم ولی در مورد اپلیکیشن میتوان یک فایل اطلاعاتی را به صورت آفلاین به سیستم داد و ابن یعنی اینکه کاربر نیز میتواند بصورت آفلاین به برخی مطالب دسترسی داشته باشد.
 
 
 
 وجه تمایز دیگر سایز دستگاهی است که میخواهیم یک اپلیکیشن یا سایت را با آن باز کنیم.
 
 سایت معمولا برای باز شدن بروی دستگاه PC با حداقل ۱۵ اینچ سایز طراحی میشود است .
 
 این در حالیست که در طراحی یک اپلیکیشن اجرا شدن بروی همه نوع سایز از ۳ اینچ تا ۱۰ اینچ را مد نظرقرار می دهند.
 
 این تفاوت ها در طراحی باعث تفاوت در طراحی و قرار دادن المان ها شده است.
 
 مثلا در سایت میتوان یک جدول را بطور کامل نمایش داد در حالیکه ممکن است برای نمایش دادن همان جدول در اپلیکیشن ناچار باشیم گرافیک و طراحی آن را تغییر دهیم.

  • ۱ نظر
  • ۲۵ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۱۲
  • پیام نورزاد
‌‌                ‌  پـــــیـام نــورزاد

☆ رســانـه تـخــصصیــے پـــیـامـ نــورزاد ☆
ارسال پیامک انبوه تبلیغاتی فارابی اس‌ام‌اس
‌ آموزش تولــــــید محتوا
‌ ‌ آموزش ساخت تیزر
آموزش ساخت و تولید کلیپ و عکس نوشته
آموزش جذب حداکثری مخاطب هدف به کسب و کار
‌ آموزش بازاریابی و تبلیغات آنلاین و مارکتینگ
‌ ‌ برنامه نویسی اندروید
...و هزاران آموزش و فعالیت های هدفمند دیگر..!

لطفا با من در ارتباط باشید؛نظرات شما انگیزه بیشتری برای آموزش ها و فعالیت های هـدفمند و کاربردی میکنـ‌هـ

آخرین نظرات
نویسندگان